۳ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

نرمش قهرمانانه

روزی که گذشت تولد مولا امام حسن مجتبی (ع) بود. در مجلسی بودم سخنران در مورد صلح امام صحبت می کرد. او گفت در جریان جنگ با معاویه پس از نامردی فرمانده لشکر امام، حضرت از طرف خودی ها مورد ترور ناموفقی قرار می گیرند که در آن جریان خنجری به پای حضرت اصابت می کند که باعث می شود امام از آن به بعد تا پایان عمر مبارکشان در راه رفتن از عصا استفاده کنند. این نکته مرا ناراحت کرد. هم به دلیل جنایتی که از خودی ها سر زده، هم به دلیل جهل من از این موضوع. یکی از دوستان امام درباره دلیل صلح از ایشان پرسید. امام در بخشی از پاسخ خود به داستان حضرت موسی و حضرت خضر اشاره می کنند که کارهای به ظاهر نادرست حضرت خضر مورد سوال حضرت موسی واقع شد و می فرمایند صلح من مانند آن کارهاست.

 مهمترین کاری که امام معصوم از ما انتظار دارد اطاعت است. اگر ما آن زمان بودیم بی چون وچرا صلح را می پدیرفتیم؟ آیا آماده ظهور قائم هستیم؟؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید

حرف حساب

دوش شیخ ما (تلخ) مرا گفت که گر تو دختر بودی، زوجه خودت می شدی؟

گفته وی مرا سخت به فکر واداشت. نکته ای نیمه بجا بود که جای تامل داشت، نه جای تعمل!!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید

عمر گران

روزها به سرعت می گذرند، از عمرم کم می شود. عطار ها هفت شهر عشق را می گردند و من هنوز در خم اول گیر کرده ام. اما می گویم فرصت باقی است. از بس چشم پوشی کرده است باز امید دارم.

 در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند

 گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید